خادم الشهداء
خادم الشهداء

خادم الشهداء

شعر شلمچه سروده حضرت آقا.....

   



ز آه سینه ی سوزان ترانه می سازم

چو نی زمایه ی جان این فسانه می سازم

به غمگساری یاران چو شمع می سوزم

برای اشک دمادم بهانه می سازم

پر نسیم به خوناب اشک می شویم

پیامی از دل خونین روانه می سازم

نمی کنم دل از این عرصه ی شقایق فام

کنار لاله رخان آشیانه می سازم

در آستان بخون خفتگان وادی عشق

برون ز عالم اسباب خانه می سازم

چون شمع بر سر هر کشته می گذارم جان

زیک شراره هزاران زبانه می سازم

زپاره های دل من شلمچه رنگین است

سخن چو بلبل از آن عاشقانه می سازم

سر وتن و دل و جان را به خاک می فکنم

برای قبر تو چندین نشانه می سازم

کشم به لحظه ی شوریدگی بساط ((آمین ))

کنون که رفت سفر چون کرانه می سازم


                                                                 مقام معظم رهبری

نظرات 1 + ارسال نظر
حاجی چهارشنبه 8 آبان 1392 ساعت 00:13 http://sefeed.blogsky.com

سلام ...

من نمی دونم چ کششی تو شلمچه هس ک وقتی حتی اسمش رو می شنوم هوایی می شم ...

ی مطلب زدم واسه شلمچه. ی خاطره کوچیک هم از دوتایی هامون تو شلمچه زدم وقت کردی برو بخون ...
التماس دعا

فدات شم داداشم

چ خاطرات خوبی داشتیم واقعا بهترین راهیان بود اون سال

و تیکه کلام شهههداااااااا شرررررممنننننددددددییییییووووووخخخخخخ

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.